سخاوتمندانه ولي كمرمق!
رضا
صادقي را همه ميشناسيم. با شنيدن اولين نتهاي آهنگهايش حالا ديگر همه
ميتوانيم بفهميم كه قطعه مال اوست. او ادبيات خودش را در موسيقي پاپ پيدا
كرده و كارآكتر خودش را جاانداخته است. كاري كه خيلي از بزرگان ما هنوز از
پسش بر نيامدهاند. آلبوم جديد او به نام «ديگه مشكي نميپوشم!» به تازگي
وارد بازار موسيقي شده است. كه ظاهر قبلا نامهاي ديگري نيز داشته. او
بواسطه اجراهاي زندهٔ زيادش و ارتباطي نزديكي كه با مخاطب دارد، تقريبا به
يك الگوي منحصر به خودش دست پيدا كرده است كه معمولا آلبومهايش را مطابق
همان الگو تهيه ميكند. در اين يادداشت به بررسي و كشف نقاط قوت و ضعف اين
آلبوم بپردازيم. مطابق معمول به ترتيب قطعات پيش خواهيم رفت.
طبق روال مرسوم آلبومهاي اخير، مجددا قطعهاي در سبك ترنس در ابتداي كار ميشنويم. قطعه با نواي حزن آلودِ «ني» آغاز ميشود. با اين اورتور كوتاه خواننده ميخواند: «چراغا رو خاموش كن... » در پس زمينه، Saw Bass هم خواننده را همراهي ميكند. صداي آرپژ الكترونيكي نيز در ادامه اضافه ميشود. پس از خواندن چهار پارهٔ اول با جملهٔ: «بايد ازت جدا شم» و ملودي كوتاه بوزوكي به ترجيعبند ميرسيم: «فكر نبودن تو، دنيامو ميسوزونه... » ريتم شكل كامل خود را پيدا كرده است و خوب هم Groove شده است. اجراي ريتم بههمراه باس و آرپژها صداي دلچسبي را تحويل گوشهاي شنونده ميدهد. اما نكتهاي كه توجه من را جلب كرد احساس شادي بود كه از قطعه گرفتم. شايد هم احساس من اين بوده اما وجود ساز بوزوكي و ريتم تند همراه ملودي شبه تركيهاي، احساس غمي را منتقل نميكند. البته تنظيمكننده تلاش كرده با حضور ساز «ني» كمي تلخي و اندوه را به قطعه تزريق كند ولي ساز ني در باغِِ اين قطعه نبود. |
- يادگاري
ملودي زيباي ويلون سلو با همراهي گيتار و پيانو الكتريك جملهٔ اول اورتور را مينوازند. حالا نوبت مجموع ويلونهاست كه جمله را به زيبايي ادامه دهند لغزشهاي ويلنها روي نتها (گليساندو) احساس عاشقانه خوبي به شنونده ميدهد. گيتار هم چند كلمهٔ ويلونها را همراهي ميكند تا اورتور به پايان نزديك شود.
خواننده ميخواند: «توي چشمات ميشه گم شد...» ريتم با صداي بم و پيانو الكتريك خواننده را همراهي ميكنند. گيتار نيز با متانت با خواننده گفتگو ميكند. در چهارپارهٔ انتهايي با يك پاساژ استرينگ وارد قسمت دوم قطعه ميشويم: «شعر و شرم و شوق شرجي...» كه بسيار زيبا هم واجآرايي شده است. حالا ديگر ريتم خوب ميچرخد. گيتار هم در جايگاه خود جا افتاده است. خواننده همراه يك پاساژ استرينگ ترجيعبند را ميخواند: «تو وجودت مهربونه...» كه تنظيمكنندگان ديناميك خوبي را در اين قسمت بوجود آوردهاند. البته اين ديناميك در ملودي نيز كاملا شاخص است. ويلونها نيز پر شورتر از قبل به قطعه شعور ميبخشند. مجددا با همين ملودي قسمت دوم ترجيعبند اجرا ميشود: «نفسي كه بند جونه...» بعد از ترجيع بند مجددا با هوشمندي قطعه فرود ميآيد: «تو وجودت مهربونه.. »
پاساژ تكنيكي از ساكسيفون و در ادامه ملودي زيبايي كه همراه ريتم و اركستر ميشنويم قطعه را پيش ميبرند و ويلونها نيز بده بستان مناسبي در تقسيم ملودي با ساكسيفون دارند.
بعد از ملودي زيبا خواننده مجددا ميخواند: «ريه هام پر شده از تو... بيتو هر لحظه عذابه...» در اين قسمت با قلهٔ دراماتيك مواجه ميشويم. در جملهٔ دوم ملودي خواننده ميخواند: «بغض معصوم و نجيبت، منو قانع كرد كمت شم...» روي كلمه قانع شم... آكسانهاي بسيار گل درشتي را ميشنويم كه همراه آن گيتار الكتريك نيز وارد قطعه ميشود.
بنظر من از تنظيمي به اين خوبي بعيد بود كه در كنترل اين آكسانها سهل انگاري كنند. چون همهٔ ضربهها با يك قدرت نواخته ميشوند. بهتر بود «كرشندو» اعمال ميشد يا الگوي ديناميكي ديگري. قطعه فرود آمده و آكوردهاي استرينگ با تك جملههاي شيرين گيتار، ملودي را به ساكسيفون تحويل ميدهند تا پايان بخش قسمت ملودي باشد. بلافاصله ترجيع بند را مجددا با همان تركيب قبلي ميشنويم.
بيدليل نبود كه ابتدا اسم آلبوم را يادگاري گذاشته بودند. اين قطعه از قطعات زيباي اين آلبوم بود.
- سرت سلامت
صداي آكوردها و شكل اجرايي آنها در همان ابتدا ما را به ياد تنظيمهاي سيروان خسروي مياندازد. ملودي با صداي Lead در جملهٔ دوم همراهي ميشود. اورتور بيشتر فضاست تا ملودي.
خواننده ميخواند: «ميگي خستهت كردم، ميگي ميخواي دور شي...» در پس زمينه ريتم بندري با باس ضدضرب خواننده را همراهي ميكنند. خواننده جملهٔ دوم را ميخواند: «ميگي بيزار شدي...» پس از اتمام اين قسمت به ترجيع بند ميرسيم: «سرت سلامت گل من، گوشهاي از دل من...» ريتم شكل تكاملي خود را پيدا ميكند. تنظيم، خوش صداست. آرپجياتور ارهاي نيز به ترجيع بند شور بيشتري ميدهد. مجددا به ملودي ابتدا باز ميگرديم كه با ريتم كامل اجرا ميشود. دوباره از اينجا به بعد قطعه تكرار ميشود ولي ترانه مطالب جديدتري را ارائه ميكند.
در اين قطعه هم احساس ميشود كه اجراي زندهاش به محتواي ترانه اولويت داشته كه اين چنين تنظيم شده است!
- خرابم نكن
نواي دل انگيز پيانو با همراهي گيتار تركيب زيبايي ايجاد كردهاند. جملهٔ اول كه نواخته ميشود ويلونها براي نواختن جمله دوم وارد ميشوند و شكل واضحتري از ملودي را بگوش ميرسانند. بعد از اين اورتور زيبا خواننده ميخواند: «خرابم نكن، عذابم نده...» كماكان پيانو و گيتار همراهي ميكنند. ويلونها هم مسووليت بيشتر را در قطعه بهعهده گرفتهاند. همه چيز خوب پيش ميرود. شكل اوج گرفتن قطعه هم كاملا منطقي است. در ادامه آكوردئون با زيبايي ملودي ابتدايي را با روايت خود مينوازد. ويلونها هم نجيبانه بستري زيبا را براي ملودي اصلي ايجاد كردهاند. بعد از اين قسمت به اوج آهنگ ميرسيم: «نذار دق كنم خسته شم بشكنم... ببين چشممو، عاشقت، اين منم!» ملودي وكال هم زيباست. البته اين قطعه زيبايي خود را مديون ويلونهاي هوشمندانهٔ پيام طوني است. اين قسمت مجددا تكرار ميشود. جنس ريتم در اينجا خوب نيست. اما آكسان ملودي هم در قسمت: «چي شد خوب من اينقده........ بد شدي..» جزو نكات خوب اين قطعه بود.
- ديگه مشكي نميپوشم
قطعه با آرپجياتور تعليقي آغاز ميشود كه مشخص است آكوردهاي ملودي قسمت بعدي است. ملودي ناقصي از گيتار را ميشنويم كه مجددا روي همين جمله نواخته ميشود. در ادامه ويلونها ملودي اصلي مينوازند. ملودي ساده ولي گوياست. ريتم هم خاص است نه الگوي ترنس دارد و هاوس. ولي همينكه خودش هست خوب است.
خواننده شروع به خواندن ميكند: «يه عمري آرزوم اين بود»... Hi hat و Pad و باس در پس زمينه خواننده را همراهي ميكنند. در ادامه Kick و Guitar Wah به همراهيهاي خواننده اضافه ميشوند. سپس خواننده ترجيعبند را ميخواند: «نرنجي از دلم بانو... يه وقتايي اگه سردم..» در اين قسمت حركت آرپجياتور كمي پركارتر شنيده ميشود ولي عناصر ديگري لازم بود. چرا كه كمي احساس ميشود اثرگذاري لازم را ندارد. البته ويلونها تمام تلاش خود را كردهاند اما عنصري از جنس ريتم و يا موتيفهاي ريتميك بيشتري لازم بود.
مجددا اورتور زيباي قطعه را ميشنويم كه از فرط زيبايي، باقي جاهاي قطعه را تحتالشعاع خود قرار داده است. سپس قلهٔ دراماتيك قطعه را ميشنويم كه خواننده به زيبايي ميخواند: «ندارم ناله و آهي.. شراب غم نمينوشم...» ريتم خوب پيش ميرود. ويلونها هم جاهاي خالي را بخوبي پر كردهاند. در ادامه قطعه فرود ميآيد: «بگو... كه باورت ميشه... چقدر ساده دوست دارم...» ملودي ويلون زير صداي خواننده هم حس تعليق خوبي دارد. در ادامه ريتم هم به قطعه اضافه ميشود. و خواننده با جمله ي: «ديگه مشكي نميپوشم» به قطعه پايان ميبخشد.
- دليل بودن
قطعه با تك جملهٔ گيتار الكتريك كار خود را آغاز ميكند. خيلي زود ملودي را ساكسيفون مينوازد. تمي تركيهاي و تقريبا تكراري. خواننده ميخواند: «دليل بودنم اينه...» ريتم كماكان از حالت اوليه خود خارج نشده و همانطور مينوازد بطوريكه من در بار اول متوجه ترجيع بند نشدم! مجددا ملودي ساكسيفون ابتدايي را ميشنويم و سپس خواننده ميخواند: «ميخواي باور كني يا نه... ميخوام باور كنم هستي...» در اين قسمت تنها گيتار الكتريك در زير آكورد مينوازد تنها نكتهٔ اين قطعه ايستادن خواننده روي نت محسوس گام بود كه حس انتظار را ايجاد ميكرد تا ترجيع بند را بشنويم ولي به لحاظ ديناميكي اتفاقي در ترجيع بند نميافتد.
- شير خسته
اورتوري كوتاه كه بصورت ترمولو نواخته ميشود را ميشنويم. بلافاصله خواننده ميخواند: «هركي فهميد كه بريدي.. ميخواد از تنت ببره...» در پس زمينه باس و آرپژ خواننده را همراهي ميكنند. در جملهٔ بعد صدايي سينوسي نيز آكوردهاي را پشتيباني ميكند. در بخش دوم خواننده ترجيع بند را ميخواند: «ديگه تسليم ميشي وقتي توي گلهٔ شغالا..». ريتم وارد ميشود و قطعه بهتر ميچرخد. در ادامهٔ خواننده ساز تار ملودي كوتاهي را مينوازد. سپس Kick قطع ميشود و خواننده مجددا ميخواند: «وقتي قيمت شهامت كمتر از قيمت نونه...» آكومپانيمنت اين كار متناسب است اما چيزي در كل قطعه كم است. در قسمت انتهاي فاصله سوم خواننده هم كمي تاثير روي كار گذاشت اما كافي نبود. بنظر من ترانهٔ اين كار لياقت توجه بيشتري داشت.
- دروغ گفت
پيانو و كلارينت و استرينگ اورتور پائيزي اين قطعه را مينوازند. خواننده ميخواند: «بهم گفت كه دوسم داره..». حالا ديگر فقط پيانوست كه با خواننده همدردي ميكند. بعد از جملهٔ اول كلارينت و استرينگ مجدا خواننده را تنها نميگذارند. خواننده ترجيع بند را ميخواند: «دروغ گفت... دروغ گفت...» ريتم هم به قطعه اضافه ميشود. صداي Snare اصلا انتخاب خوبي نبود. پس از ترجيع بند پيانو ملودي را مينوازد كه ريتم و كلاينت هم او را همراهي ميكنند تا انجائيكه خواننده ميخواند: «ميگفتش من هواشم، تموم قصه هاشم...» در اين قسمت خواننده شكل بهتري از خواندن را ارائه ميدهد. در تكرار ملوديك اين قسمت دوباره آكسانگذاري داريم روي قسمتي كه ميخواند: «ميگفت تنها نميشم...» كه مجددا همان اشكال را دارد و آكسانها ديناميك يكساني دارند و حسي مصنوعي ايجاد ميكنند. مجددا ترجيع بند را ميشنويم. در ادامه گيتار الكتريك بشكل زيباي ملودي را مينوازد كه بنظر من در اين قسمت لزوم ايجاد آكسان بيشتر حس ميشد. در قسمت بعدي خواننده ميخواند: «بهم ميگفت كه زندگيشم و با من عجينه...» قطعه در اينجا فرود آمده و پيانو و ريتم و استرينگ خواننده را همراهي ميكنند. بلافاصله بعد از خواندن اين قسمت نقطهٔ اوج قطعه را ميخواند: «ميگفت طاقت مياره بچگيهامو بدي هام...» در اين قسمت هم نياز بود كه قطعه كمي متنوعتر باشد. شايد بهتر بود گيتار الكتريك در جوابهاي خواننده نقش ايفاء ميكرد. چرا كه فقط گيتار الكتريك را در يك قسمت بشكل ملودي شنيديم و بخاطر ايجاد وحدت ميتوانست حضور پررنگتري در قطعه داشته باشد. در انتها هم ترجيع بند با نتي ديسونانس (نامطبوع) اجرا ميشود و در ادامه گروه كر هم خواننده را همراهي ميكنند.
يكي از اشكالات اين قطعه به نظر من مدت زمان زياد آن است كه از زياد بودن متن ترانه تاثير ميگيرد. اين قطعه قابليت اين را داشت كه در حد يك قطعه پاپ كلاسيك مثل كارهاي Gary Moore و Lara Fabian تنظيم شود و تاثير بهتري بر مخاطب بگذارد.
- جان دل (بندر عباسي)
قطعه با صدايي بم از پيانو آغاز ميشود كه در ادامه سازهاي كوبهاي ريتم بندري را مينوازند. در همان ابتدا حضور پيانو تعجب بر انگيز است. در ادامه هم وقتي به قطعه گوش ميدهيم متوجه ميشويم كه پيانو قطعه را پائين اورده است. ميشد يك صداي الكترونيك از خانوادهٔ صداهاي ارهاي بجاي پيانو اجرا ميشد كه شكل مدرن تري به كار ميداد.
از رضا صادقي انتظار ميرود كه اينطور قطعاتش را با سازهاي زنده اجرا كند كه حس و حال واقعيتري به شنونده منتقل شود. چون هركسي با تعدادي سمپل ميتواند چنين كيفيتي را ارائه دهد.
- زبون آسمون
گيتار سيم فلزي و پيانو آغازگر اين قطعه هستند كه شروعي زيبا دارد و در ادامه گيتار الكتريك نيز ملودي اورتور را مينوازد. سپس پيانو ملودي را پيش ميبرد و استرينگ و باس نيز تا پايان اورتور پيانو را همراهي ميكنند. خواننده ميخواند: «چشماي آسمونيتو، توي آسمون ديدم...» در پس زمينه پيانو الكترونيك است كه آكوردها را در خلوت مينوازد.
در قسمت بعدي خواننده ميخواند: «نفرت از رسيدن به مقصد و نديدنت...» ريتم هم به قطعه اضافه ميشود. اينجا پيانو نقش بهتري ايفا ميكند و با تغييرات كروماتيكي كه دارد احساس هوشمندانهتري را منتقل ميكند. در ادامه مجددا گيتار الكتريك ملودي زيبايي را مينوازد كه در پايان اين قسمت با يك پاساژ زيبا مدولاسيون شك گرفته و همان ملودي اين بار با گيتار Distortion نواخته ميشود. در ادامه به فراز قطعه ميرسيم كه خواننده ميخواند: «حس نزديك شدن به دست بيرحم زمين...» اينجا تنظيمكننده هوشمندانه رفتار كرده و نقش گيتار الكتريك را در قطعه ادامه ميدهد و تركيب صداي خواننده و گيتار الكتريك حس خوبي به شنونده منتقل ميكند. بلافاصله قطعه فرود ميآيد: «صدو بيست و بهونه كردن و چه بيخبر..». اينجا مثل ابتداي قطعه پيانو الكترونيك و استرينگ خواننده را همراهي ميكنند. در انتها نيز ملودي ابتدايي پيانو را ميشنويم و قطعه به پايان ميرسد. بنظر من اين قطعه هم جزو قطعات خوب اين آلبوم بود.
- حق با تو بود
پاساژ تيمباله آغازگر قطعهاي است كه از همان ابتدا الگوي اسپانيايي خود را مشخص ميكند. ملودي را ساكسيفون مينوازد و گيتار و ريتم و استرينگ هم در پس زمينه شنيده ميشوند. بعد از اورتور خواننده ميخواند: حق با تو بود.. يه جا بايد تموم شه.. آكوردهاي گيتار و ريتم حس خوبي به شنونده منتقل ميكند. در بار دوم استرينگ نيز به قطعه اضافه ميشود. بلافاصله و بدون نقطه گذاريِ خاصي به ترجيع بند ميرسيم كه خواننده ميخواند: يكي بود و يكي نبود، باشه برو بود و نبود... كه فقط به لحاظ ملودي كمي بالاتر از قسمتهاي قبل است ولي در تنظيم اتفاقي خاصي نميافتد. در ادامه گيتار ملودي زيبايي را مينوازد و كه خواننده هم همراه آن با هجاي: «دا» بصورت اونيسون با گيتار ميخواند كه بنظر من بهتر بود فاصله سوم گيتار را ميخواند. در قسمت بعدي خواننده ميخواند: حق با توئه، روزاي ديگه يه رنگ نيست... در اين قسمت در جاهاي خالي بصورت كر متن ترانه را تكرار ميكند كه كار زيبايي از آب در آمده است. البته بازهم بنظر من «مونوتن» بودن اين ملوديها كمي حالت ابتدايي به كار ميدهد وبهتر است در اينطور كارها از فواصل استفاده شود.
- دلم گفت
قطعه با ملودي چكشي و آكوردهاي ضدضرب ارهاي شروع ميشود. پس از اورتور كوتاه خواننده شروع به خواندن ميكند: «ميخواستي كه خرابت شم..» حالا ديگر Kick و Bass Zip هم خواننده را همراهي ميكنند. در جواب خواننده صداي آرپجياتورها هم دلنشين است. در قسمت بعد هم Hihat به همراهيها اضافه ميشود. تا اينجاي كار با ملودي زيبايي مواجه هستيم. در ادامه با يك پاساژ كم رمق خواننده ترجيع بند را ميخواند: «دلم گفت كه نميدوني نميخوني نگاهم رو.... »
نكتهاي در تنظيم هست كه باعث ميشود كار حجم لازم را نداشته باشد و آن انتخاب Kick و بخصوص Snare است كه بشدت كم رمق هستند وگرنه بقيهٔ عناصر خوب در هم پيچيدهاند. در ادامهٔ ترجيع بند هم با با Quantize كردن هجاي آخر صداي خواننده حالت مدرن و خوبي به قطعه داده ميشود. سپس ملودي جديدي را ميشنويم كه اين بار با عناصر كامل شدهٔ ريتم در حال شنيده شدن است. ملودي را Synth Lead مينوازد. بعد از ملودي خواننده ميخواند: «تو كه ساده فراموش ميكني روياي ديروزم...» بعد از خواندن اين قسمت ابتكار جالبي را ميشنويم. قبل از ترجيع بند كاملا موسيقي سكوت ميشود و خواننده در سكوت و با فاصلهٔ سوم خود ميخواند: دلم گفت... و در ادامه آكورد گيتار آكوستيك هم به قطعه اضافه ميشود. در انتهاي ترجيع بند كه خواننده ميخواند: تو رو نشناختماي رسم بد آئيني... روي كلمهٔ آئيني تحرير نابجا و طولاني را ميشنويم كه كمي ابتدايي بنظر ميرسد. در كل در اين قطعه ايدهها خوب بودند اما پرداخت ضعيف بودند.
- خوب و بد
صداي پيانو و كرشندوهاي استرينگ آغازگر قسمت ابتدايي قطعه هستند. سپس ملودي كاملتري از استرينگ ميشنويم تا به خواننده برسيم: دارم از دستاي عشقت... يه جورايي رها ميشم... ملودي هوشمندانه نوشته شده است. البته ظاهرا مرجع قديمي تري هم دارد. افت و خيز خوبي در ملودي وجود دارد. مثل اين قسمت كه خواننده ميخواند: «اگه شاه بازي، عشقه، تو ديگه مات و من كيشم...» و ميخوام حرف بزنم روراست و اين حرفا رو ميفهمي... روي كلمههاي عشقه و روراست... تنوع خوبي در كار ميشنويم. رضا صادقي هم حس ملودي را بخوبي دريافت كرده و ترانهٔ متناسبي را براي اين ملودي نوشته است. در ادامه ويلون سولو تمي كاملا تركيهاي را مينوازد كه آكسانهاي خوبي هم در جملهٔ دوم ملودي ويلون در تنظيم وجود دارد. مجددا خواننده ميخواند: ميدونم سخت جون ميدم.... در اين قسمت كه قلهٔ دراماتيك قطعه است ولي تنظيم كم كارتر از قسمتهاي قبل است. در ادامه ترجيع بند اجرا ميشود و در قسمت نتيجه گيري هم متوجه ميشويم كه: تو خوب و من بد عالم... از اين حس تو خوشحالم.... بعد از اين قسمت سكوت داريم و خواننده با خندهاي كنايه آميز از ادامهٔ حرفهايش گويي صرفنظر ميكند و وظيفهٔ نتيجه گيري قطعه را به استرينگ ميسپارد.
- چراغارو خاموش كن
قطعه با فضايي تعليقي از ارپجياتور سينوسي آغاز ميشود كه خيلي زود خواننده تكليف شنونده را روشن ميكند: «چراغا رو خاموش كن... » صداي Pad و Snare mid نيز در پس زمينه شنيده ميشوند. بعد از اجراي اين قسمت با يك پاساژ پر حجم به ترجيع بند ميرسيم: «فكر نبودن تو... دنيامو ميسوزونه...» در اين قطعه ريتم كمي حالت لنگ دارد و خواننده هم در قسمت «بگو كه بر ميگردي» فقط نتهاي را با صداي خود اجرا كرده و مشخص است كه بسختي اين قسمت را خوانده است.
بعد از اين قسمت ملودي را ميشنويم كه تركيبي از صداي ارهاي و سينوسي است و در بارِ دوم هم با ريتمِ كامل شده همين ملودي را ميشنويم... مجددا قطعه فرود ميآيد خواننده ميخواند: «از شرم اشكاي من... رفتي چرا يه گوشه... »
ريتم و باس هم خواننده را همراهي ميكنند. در انتهاي اين قسمت ملودي جديد را خواننده ميخواند: «اگه دلت هنوزم... باهام يه كم رفيقه...» تنظيم در اين قسمت چيز خاصي براي ارائه ندارد. علي الخصوص اينكه در همين قسمت صداي خواننده خيلي مطمئن شنيده نميشود و اين اشكالي است كه به ناظر ضبط كه معمولا همان تنظيمكننده است برميگردد.
در ادامه ترجيع بند را ميشنويم و در قسمت ملودي هم صداي تار زخمههاي شيريني را مينوازد كه كاش در ابتداي كار هم ميتوانستيم ته مزهاي از تار را بشنويم كه هم به وحدت در تنظيم كمك ميكرد.
- نتيجه گيري:
- احساس من اينست كه حالا كه او خودش را و كاراكترش را در موسيقي جا انداخته است، ميبايست به فكر پلههاي بالاتري در موسيقي باشد.
- احساس ميشود تلاش زيادي صورت ميگيرد براي توليد قطعهاي كه بتواند جاي قطعهٔ «وايسا دنيا» را بگيرد. كه البته بنظر من نقطهٔ قوت اين آهنگ، زاويهٔ ديدي است كه ترانهٔ زيباي «وايسا دنيا» از آن منظر توسط خود او سروده شده است. قطعهٔ «چراغا رو خاموش كن» با دو ورژن هم نتوانست جاي «وايسا دنيا» را بگيرد. البته ترانهٔ «شير خسته» پتانسيل اين قضيه را داشت كه ملودي و تنظيم حق مطلب را نتوانسته بود بجا بياورد.
- قطعات: «يادگاري»، «زبون آسموني و «دروغ گفت» (با اغماض) قطعات خوب اين آلبوم بودند. بقيهٔ قطعات هر كدام حسنهايي داشتند ولي يكدستي و وحدتي كه در اين قطعات بود را نداشتند.
۰۶:۳۷
- ۷ بازديد
- ۰ نظر